داشتن سه عنصر مهم در عکاسی

هر عکس موفقی سه عامل مشترک دارد و وجود این اشتراک در عکس های خوب عجیب نیست.دیافراگم، نورپردازی و فاصله فوکس؟ دوربین، لنز و سه پایه مناسب؟استفاده درست از فاصله فراکانونی، تغییرناپذیری ISO و ETTR؟

نه! این سه متغیر خیلی ساده تر از این موارد هستند: نور، سوژه و ترکیب

داشتن سه عنصر مهم در عکاسی

1. عناصر عکاسی : نور 

عکاسی در مورد نور است. بدون نور نمی توانید عکس خوبی بگیرید.
کیفیت نور در هر عکس فرق می کند اما در تمامی موارد این نور است که ساختار اصلی عکس را تشکیل می دهد و بدون آن نمی توانید هیچ پایه و اساس مستحکمی در عکس ایجاد کنید.احتمالا عکس های دارای نور زیبا را دیده اید، عکس هایی که اگر نور با کیفیتی نداشتند خیلی معمولی بودند.نور چه قدرتی دارد که موجب بالا رفتن کیفیت عکس ها می شود؟

2_هویت

در ساده ترین تعریف، نور همان احساس است.احساس عکس تا حد زیادی بستگی به شرایط نورپزداری دارد: نور شدید، نور ملایم، نور گرم، نور سرد و هر چیزی میان آن.هر کدام از این انواع پیام عاطفی متفاوتی را منتقل می کنند و هویت عکس نهایی را تغییر می دهند.
با وجود اینکه روش های دیگری نیز برای انتقال عواطف در عکس وجود دارد، نور قدرتمندترین آنهاست.اگر هیچوقت چنین نوری ندارید، بیرون بروید و عکس بگیرید.گاهی خود را در شرایطی می بینید که گرفتن عکس های بسیار عالی برایتان ساده می شود و دلیلش هم نور عالی در آن وضعیت است.نور زیبا در چه شرایطی ایجاد می شود؟ شرایط متعددی برای اینکه نور تاثیر زیبایی داشته باشد وجود دارد. بهترین آنها چیست؟

3_نور ایده آل چیست ؟

با وجود اینکه بعضی شرایط نوری بسیار خاص و جذاب وجود دارد، حقیقت این است که هر نوعی از نور می تواند ایده آل باشد.به همین دلیل است که نور خوب دلالت خاصی در دنیای واقعی ندارد.بلکه نور خوب نوری است که عکس را طوری می سازد که شما می خواهید.
در بعضی موارد مانند جنگل های استوایی پس از طوفان، روز ابری بهتر از غروب رمانتیک آفتاب است.بعضی از بهترین عکس ها در شرایطی گرفته شده اند که نور زیاد خاص هم نبوده اما واقعا عالی شده و دلیلش هم صحنه ای بوده که از آن عکس گرفته شده نه سایر عوامل.

با این حال چند نوع نور خاص وجود دارد که باید به دنبال آنها باشید زیرا تاثیر شگرفی بر روی بعضی سوژه ها دارند.بیشتر از همه در عکاسی فضای باز به دنبال ساعت طلایی باشید، هنگام طلوع و غروب خورشید، زمانی که آسمان پر از نورهای زیبا است و جو از نورهای ملایم پرشده است.

همچنین آب و هوای مه آلود نیز عکس های فوق العاده ای می سازد مانند این است که در نوری سرد و ملایم جهان را می بینید.در مورد طوفان نیز همینطور است زیرا آسمان درخشان و جهان تاریک می شود.
نور روشن ماه نیز منظره ای اسرارآمیز پدید می آورد و ساعت آبی، هنگامی از شب که نزدیک به ساعت طلایی است، خورشید زیر افق قرار می گیرد و همه چیز به رنگ آبی و بنفش دیده می شود.کیفیت نور بستگی به شرایطی دارد که با آن روبرو می شوید و همیشه امکان تغییر آن وجود ندارد.

با این حال برای عکس های خاص باید منتظر بمانید تا شرایط موردنظرتان فراهم شود.هر عکسی به نور نیاز دارد، هر عکس خوبی به نور خوب نیاز دارد.

4. عناصر عکاسی : سوژه

دلیل خیلی از ماها برای عکاسی چیزی است که چشممان را گرفته است.آن چیز در واقع همان سوژه شماست.اگر عکسی را برای کسی توصیف می کنید، سوژه اولین چیزی است که به او خواهید گفت.این عکس یک کوه با انعکاس نور برف است.
این عکس نهنگی است که سال گذشته دیدم. این عکس دوستم است.
به عنوان یک انسان ما به دنیا در قالب سوژه ها فکر می کنیم.عکس مستند برایمان مدرک است زیرا سوژه و چگونگی آنرا نشان می دهد؛ اما بیشتر مردم متوجه چگونگی سوژه نمی شوند.به همین دلیل است که یک سوژه خوب می تواند بیننده را شیفته خود کند و سایر قسمت های یک عکس مانند عناصر اصلی اش، حتی نور، در پس زمینه محو می شوند.

اینجاست که جنبه فنی عکاسی وارد صحنه می شود.چطور سوژه تان را به نمایش می گذارید؟ آیا می خواهید آنرا با عمق کمتر میدان دید جدا کنید یا اینکه می خواهید همه چیز از پیش زمینه تا پس زمینه در محل فوکس باشد؟ ایا عکس همراه با جزئیات است یا اینکه مات دیده می شود؟
هر گونه تصمیم فنی نوعی تصمیم خلاقانه در مورد به تصویر کشیدن سوژه به بهترین شکل ممکن است.بنابراین وقتی در حال انتخاب سوژه مناسب برای عکاسی هستید، باید به خوبی فکر کنید.عکس ایده آل این سوژه چگونه خواهد بود و چطور می توان به آن دست یافت؟نتیجه نهایی را تجسم کنید و تمام تلاشتان را بکنید تا به حقیقت تبدیل شود.

5_ سادگی

عکس شما باید دقیقا همان چیزی باشد که می خواهید و از پیام عاطفی تان کمترین فاصله را بگیرد.اگر در عکس عناصر اختلال آمیز وجود دارد یا عناصری با احساسات و عواطف متفاوت دیده می شود، سعی کنید تا آنها را اصلاح نمایید.
تمام علت های کاهش کیفیت عکس تان را برآورد کنید، موقعیت خود را بررسی نمایید تا افکت های این چنینی را کاهش دهید.

حتی اگر هدفتان گرفتن یک عکس آشفته و درهم و برهم است، باید آنرا بدون ابهام و با شفافیت کامل بدون وجود عناصر منظم و ارام که روایت را تغییر می دهند، انجام دهید.بهترین روش اصلاح عکس ها حذف هر تعداد جزئیات ممکن و مضر است.
این معنی حذف آنها فقط در فتوشاپ نیست.

با وجود اینکه تغییرات پس از تولید نقش دارند، اما اهمیت شان زیاد نیست.اگر هنر ساده سازی عکس را زیاد بلد نیستید، باید بگویم که استفاده از نرم افزارهای پردازش عکس فقط در حد غلوکردن است.بعضی عناصر ناخواسته ممکن است وارد قاب عکس شما شوند و مشکلی هم ندارد.
خیلی کم با صحنه ای بدون عیب و نقص روبرو خواهید شد.اما اگر متوجه این عناصر در صحنه عکاسی شدید، سعی کنید تا جای ممکن آنها را اصلاح نمایید.

6_ توازن 

هر ذره ای از یک عکس مقدار توجه خاصی را جلب می کند، بعضی قسمت ها بیشتر از سایرین جذاب هستند.رنگ های روشن، اشباع شده و با تضاد رنگ بالا سریعا نگاه بیننده را درگیر خود می سازد.در مورد سوژه های جذاب یا عناصر غیرمعمولی در عکس نیز همچون دنیای واقعی این اتفاق رخ میدهد.
به همین دلیل است که توازن اهمیت می یابد.وقتی عکس می گیرید توجه کنید که کدام عنصر توجه بیشتری را جذب خوهد کرد.در نیمه چپ و راست عکس باید شاهد وزن بصری یکسانی باشید، لازم است که ترکیب متوازن باشد در غیر اینصورت همه چیز به هم می ریزد.
عکس نباید به یک سمت متمایل باشد.می توانید عکس های خوب و متوازن و عکس های خوب و نامتوازن بگیرید.در هر صورت این تصمیم تاثیر زیادی بر روی احساس قابل انتقال از طریق عکس خواهد داشت.ترکیب متوازن آرامش بخش تر است.
ترکیب نامتوازن توجه بیشتری را به یک سمت عکس جلب می کند و نتیجه جنب و جوش بیشتر خواهد بود.

7_ فضای بیشتر

وقتی عکس می گیرید هر سوژه باید فضای مخصوص خود را در ترکیب داشته باشید مگر اینکه به یک دلیل خاص این فضا را در نظر نگیرید.وقتی دو سوژه در مقابل یکدیگر در عکس قرار می گیرد یا فضای یکدیگر را کاهش می دهند، نتیجه گیج کننده خواهد بود.
توضیح این عامل به نظر ساده می آید اما تعجب می کنید اگر بگوییم افرادی را دیده ایم که این توانایی را ندارند زیرا به نظرشان بعضی سوژه ها کم ارزش تر هستند.

8_ارتباط درونی

عکس های خوب نتیجه می دهند زیرا عناصرشان در ترکیب با یکدیگر هماهنگ هستند تا اینکه مقابل هم بایستند.در بعضی موارد این همبستگی افزایش یافته و به آن ارتباط درونی گفته می شود.گاهی قسمت های مختلف یک عکس شباهت های درونی بیشتری نسبت به ظاهرشان دارند.
برای مثال ممکن است از یک درخت با شکلی مشابه با یک کوه در فاصله دور عکس بگیرید، یا اینکه سوژه تان لباسی پوشیده باشد که به رنگ چشم هایش باشد.بی شک ساده ترین مثال منظره ای است که استخر آبی را نمایش می دهد.

الگوهای این چنینی به عکس  دلیل وجود می دهند حتی اگر همه بینندگان متوجه ارتباط آنها نشوند.ایده اصلی این است که عکس مانند یک وجود هماهنگ و یک کل دیده شود.چنین ارتباطات قدرتمندی را همیشه نمی توان ایجاد کرد اما وقتی شکل بگیرد، نتیجه بسیار قدرتمند خواهد بود.

 

 

 

برگرفته شده از عکاسی آرت

 

نویسنده: روابط عمومی

من یک عکاس حرفه ای هستم!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *