عکاسی از فرهنگها و فرهنگ عکاسی
ریشارد کاپوشینسکی در کتاب سفر با هرودوت ها، تمایز فرهنگها را در تفاوت آدابورسوم مردم در نقاط مختلف دنیا برمیشمرد. او خوراک، البسه، رفتارها، آداب و آیینها را کلید تمایزات فرهنگی دانسته و رابطه آنها بافرهنگ را دوسویه تلقی میکنند. فرهنگ مخلوق انسان است و حیات و ممات آن وابسته به چگونگی تلقی انسان از آن میباشد، فرهنگ همان انسان یا الگوی حیات انسانی است.
تعاریف و اجزا
مردمشناس آمریکایی رالف لینتون فرهنگ را مجموعهای از رفتارها میداند که بین نسلها منتقلشده و میان آنها مشترک است. ادوارد تیلور آن را مجموعه پیچیدهای از دانستنیها، هنر، اخلاقیات و عادات یا هر توانایی دیگری تلقی میکند که بهواسطه انسان کسبشدهاند. بهطورکلی اجزای فرهنگ را میتوان در هفت عنصر هنجارها، نمادها، نقشها، بینشها، ارزشها، علوموفنون و ساختارها خلاصه کرد که میانگین آنها توازن و تعادل فرهنگی و نوسان آنها اختلالات و ناهمگونیهای فرهنگی را ایجاد میکند.
کارناوال زمستانه زنان مهاجر آفریقایی در جزایر گوادلوپ- عکس: ویکیپدیا
فرهنگ تعبیر بیرونی از حیات یک جمعیت و برداشتی صوری، دیداری و لمسپذیر است. فرهنگ در نوع پوشش، خوراک، چگونگی نیایش و نمایش عواطف در تولد و مرگ متبلور است. به بیان صریحتر فرهنگ ماهیت ماست و تجویز و اجبار نمیشود. این مقوله معلول زمان و مکان و متشکل از دین، هنر، غذا، آیین و اعتقادات و سایر عناصر مردمشناسی است.
درون بستگی ذاتی فرهنگ با جزئیترین ابعاد حیات انسانی آن را به موضوعی حساس و موردتوجه بدل میکند که به تبع عکاس با گرایش مستندنگاری فرهنگی نیز میبایست با آگاهی از موجودیت و شناخت کیفیت آن و به موازات حساسیتها و محدودیتهای منحصربهفرد هر جامعه فعالیت کند.
حساسیتهای فرهنگی
تعامل هدفمند، متواضعانه و محترمانه بافرهنگها بستر شناخت متقابل از کیفیتهای عامل در آنها را فراهم میآورد تا ماحصل تصویری و مستند ارزشمندی در اثر دادوستد عکاس با محیط و رویداد و نقشپردازی مثبت و فعال بهموازات لازمهها و ملاحظات فرهنگی جامعه میزبان به دست آید. معیارهای فرهنگی موردتوجه مردم میزبان دربردارنده حساسیتهای چالشبرانگیزی پیشروی عکاسان هستند. بنابراین کنشهای عکاس در محیط فرهنگی بیگانه تحتنظارت فرهنگ میزبان بوده و لازمه فعالیت در این شرایط برخورداری از شناخت و درک کافی از مبانی و محدودیتهای موجود است.
جشن سده زردشتیان مقیم سوئد در استکهلم- عکس: منابع خبری
تعامل هدفمند، متواضعانه و محترمانه بافرهنگها بستر شناخت متقابل از کیفیتهای عامل در آنها را فراهم میآورد تا ماحصل تصویری و مستند ارزشمندی در اثر دادوستد عکاس با محیط و رویداد و نقشپردازی مثبت و فعال بهموازات لازمهها و ملاحظات فرهنگی جامعه میزبان به دست آید. معیارهای فرهنگی موردتوجه مردم میزبان دربردارنده حساسیتهای چالشبرانگیزی پیشروی عکاسان هستند. بنابراین کنشهای عکاس در محیط فرهنگی بیگانه تحتنظارت فرهنگ میزبان بوده و لازمه فعالیت در این شرایط برخورداری از شناخت و درک کافی از مبانی و محدودیتهای موجود است.
اهمیت پژوهش عکاسانه در فرهنگ
مقوله پژوهش نقش بیبدیلی در شناخت فرهنگ و درک زوایای پیدا و پنهان آن دارد. گستره دامنه شناخت فرهنگی عکاس زمینهساز ایجاد آثاری منحصربهفرد میگردد. بهعنوانمثال چنانچه یک نوع پوشش خاص را بهعنوان مشخصهای منحصربفرد از یک فرهنگ بومی در نظر بگیریم، ثبت آن اثری مستند و احتمالاً ارزشمند از ماهیت فرهنگ پوشش در آن منطقه خواهد بود. البته نگاه مستند در این ژانر عکاسی به معنای ضرورت ثبت غیرسفارشی و طبیعی رویدادها، افراد و اماکن است تا مخاطب دریافتی واقعی و میدانی را در انطباق با حقیقت موجود به دست آورد. باید اشاره کرد دستکاری سوژه، سفارشیسازی آن و تغییر چیدمان طبیعی محیط مگر در صورت لزوم و با نگاه زیباییشناختی نوعی دخالت در فرهنگ بومی و کارکردی بسیار غلط و مخرب است.
ابزارها و شیوههای کسب شناخت فرهنگی
۱- مطالعه (کتب راهنمای گردشگری و معرفی فرهنگهای بومی و مردمشناسی، اینترنت و غیره)
۲- صرف زمان برای درک اجزای فنی و فرهنگی محیط از طریق مشاهده و مصاحبه
۳- شناخت زمینههای تاریخی، اجتماعی رویدادها با هدف تقویت غنای تصویر و انتقال آن به مخاطب
۴- “تبادل اطلاعات: با مردم محلی و تلاش برای شناخت محدودیتهای موجود اعم از نگاه جنسیتی، تابوها، ارزشها، عقاید و آیینها و حتی نحوه سرو غذا و رفتار اجتماعی در موقعیتهای مختلف.
ارزشها و تابوها
عکاسان فعال در حوزه مستند اجتماعی و فرهنگی با یک نظام ارزشی غالب و همگن مواجه نیستند، اما ارزشهای اساسی در فرهنگهای مختلف غالباً یکساناند. اکثریت جامعه ایران مسلمان و شیعهمذهب هستند و ارزشها و تابوهای فرهنگی در بین آنها مشترکاند. اما انزوای جامعه اقلیت یا حیات حاشیهای آنها در نواحی مرزی کشور و بهطور محدودی در سایر نقاط کشور باعث عدم وجود شناخت کافی از ارزشهای و هنجارهای آنان حتی باوجود کثرت اقلیتهایی چون اهل تسنن، مسیحیان، زردشتیان و آشوریان شده است.
بنابراین یک عکاس ایرانی حتی برای اجرای پروژههای خود در داخل کشور و حضور در نواحی دارای اقلیتهای مذهبی و قومیتی نیز نیازمند درک و شناخت کافی از ماهیت ارزشها، تابوها و هنجارهای آن جامعه است.
قطع انگشتان در سوگ اموات، قبیله دانی اندونزی- عکس: carolyntravels.com
باید اشاره کرد همین مقوله در سایر نقاط جهان نیز صادق است و محدودیتها و حدود ارزشی و هنجاری جوامع مختلف حتی در جغرافیای کوچک برخی کشورها شرایط خاص خود را دارد. البته تقارب فرهنگی اقلیتها در ایران زمینه تضاد شدید فرهنگی را تا حدود زیادی از بین برده است، ولی نمیتوان تغییرات رویهای و رفتاری جزئی در مواجهه با فرهنگها و قومیتهای مختلف را برابر دانست، چنانچه در سفر به تبت، هندوستان، سودان یا مناطق تحت کنترل بومیان برزیل دیگر نمیتوان حتی با نمایش رفتارهای معتدل تعاملات مثبتی با آنها داشت، مگر با شناخت و احترام به ارزشها که بتوان با اتکا بدانها زمینه احترام متقابل و اعتماد به عکاس (بهعنوان بیگانه) را فراهم آورد.
جشنها و مراسمات آیینی
تقویم هر کشوری پر از رویدادهای تلخ و شیرین تاریخی است که بهتدریج به جزء مهمی از حیات فرهنگی مردم آن منطقه بدل شدهاند. اجتماعات مردم، جشنها، مراسمات و آیینها با عناصری از رنگ، موسیقی، سنتها، آدابورسوم و پوششهای خاص خود جایگاه الگو و پیکره فرهنگی یک جامعه را دارند. مهاجرت و تنوع قومیتها و ملیتها در کشورهای مختلف شرایط مساعدی را برای تجربه رویارویی با آداب و رسوم مختلف در کشورهای غیراصیل فراهم آوردهاند. امروزه میتوانید سال نو چینی یا جشن رنگ هندوها را همزمان با کشورهای اصلی در آمریکای شمالی، اروپا یا سایر نقاط دنیا با کیفیت و ماهیتی مشابه شاهد بود.
قدم اول در عکاسی ازایندست رویدادها تحقیق و مطالعه است. دانستن ماهیت، زمان و علت برگزاری هر رویداد کلید ثبتهای موفق خواهد بود. در کنار جزئیات اولیه لازمه ارائه تصاویری همراه با شناخت و درک علمی، توجه به معنا و اطلاعات تاریخی و فرهنگی رویداد پیشرو میباشد. اطلاعات صحیح عکاس را از خطا و اشتباه مصون داشته و احتمال جبههگیری یا تبعات بعدی علیه وی را تقلیل میدهند.
بررسی جزئیات هر رویداد در کنار ایجاد فضای ذهنی از اتفاق پیشرو امکان جایگیری صحیح، انتخاب کادر، درک فضای نوری و موقعیتی را برای عکاس فراهم میآورد. بهیقین عکاس آشنا به جزئیات پیادهروی میلیونی اربعین یا مراسمات مذهبی ایام محرم، علاوه بر ملاحظات ویژه فنی و سختافزاری، نیازمند درک فضای فرهنگیـاجتماعی در رویدادهای مذکور است.
شیعیان رنگ قرمز را نماد قاتلین امام حسین(ع) میدانند، حال تصور کنید یک عکاس بدون پژوهشهای قبلی و کسب اطلاعات از افراد محلی با البسه قرمز رنگ در این مراسمات حاضر شده و انتظار احترام متقابل و تعامل مردم را هم داشته باشد.عمده راهنماهای سفر و سایتهای گردشگری اطلاعات کافی از این مسائل و ملاحظات و حساسیتهای آنها را در اختیار عکاسان قرار میدهند تا چه در نقش گردشگر یا عکاس بتوانند با اطلاعات کافی در مراسمات، آیینها و اجتماعات شرکت کنند.
تفاوتها را پاس بداریم!
مؤلفه و عنصر اصلی در ایجاد تنوع فرهنگی گسترده در جهان امروزی متأثر از تفاوتهای جزئی در آدابورسوم، آیینها و اعتقادات ملیتها و قومیتهای مختلف است. نمونههای این تفاوتها بعضاً ساده و عینی و غالباً پیچیده و ضمنی هستند، چنانچه شاید علت غذا خوردن با دست راست در اکثر فرهنگها را ندانید ولی در برخی مناطق نقض این عادت بمانند نادیدهگرفتن آداب فرهنگی آن منطقه بوده و در میان برخی گروههای مذهبی نوعی توهین محسوب میشود .(۴)
همینطور شاید تعظیم کردن در عمده فرهنگها مرسوم نباشد، ولی مردم شرق آسیا هنوز هم در مواجهه با غریبه و آشنا به نشانه احترام تعظیم میکنند. بهرترتیب تنوع فرهنگی قومیتهای مختلف مستلزم احترام و درک متقابل است.
بطورقطع طی هزاران کیلومتر برای عکاسی در مناطق آفریقایی یا آمریکای جنوبی به قصد تجربه یک سفر تفریحی لوکس یا مواجهه با کلیشههای مریوم در عکاسی نخواهد بود و ایندست سفرها با دو هدف پیگیری میشوند: ۱. نمایش تفاوتها و جلوههای بومی یک فرهنگ؛ ۲. نمایش مشابهتها و تأثیرپذیری یک فرهنگ از جوامع و فرهنگهای بیرونی. همانگونه که ثبت آیینها و مراسمات بومی مردم آفریقا در ساختار سنتی خود جذابیت و بدائت زیادی دارد، ثبت بومیان مجهز به فنّاوریهای امروزی و سبک زندگی مدرن نیز اهمیت و ظرافت خاص خود را خواهد داشت. در این راستا معیارهای موفقیت یک عکاس کشف پاسخی مصور برای سؤالاتی اعم از موارد ذیل میباشد:
– بهتصویرکشیدن تمایزات و تضادهای فرهنگی جامعه میزبان
– به تصویرکشیدن شباهتهای فرهنگی بین جوامع مختلف (جامعه میزبان و جوامع بیرونی)
– نمایش تطبیقی شباهتها و تفاوتهای فرهنگی بین جوامع مختلف
تاریخ و اسطورهها
عکس قویترین رسانه در شرح تاریخ و نمایش اسطورههاست. تصاویر پرتکرار رهبر فقید انقلاب اسلامی در رویدادهای تاریخی پیش و پس از انقلاب ۱۳۷۵، رویدادهای انقلاب کوبا و وجود چهره چگوارا و فیدل کاسترو رهبران انقلابی این ملت در جایجای این کشور و دهها اسطوره و رویداد تاریخی دیگر، جملگی آثار نگاه دقیق و حضور میدانی عکاسان هستند.
فرهنگ امروز ملتها نتیجه و میراث همین رویدادهاست. میراث تاریخی و اسطورههای کوبا (انقلاب)، مصر (تاریخ و تمدن چندهزارساله)، چین (رئیس مائو نظریهپرداز مارکسیسم) و ایران (تلفیقی از تاریخ تمدن، انقلاب و مذهب) نیز گواهی از تأثیرپذیری فرهنگ از تاریخ و خاطره تاریخ یک ملتاند.
عکاسی از دغدغههای تاریخی و اسطورههای یک فرهنگ در واقع عکاسی از تقاطع گذشته و حال است. میراث فرهنگی و تاریخی ملل مختلف مبتنی بر نشانههای تصویری متمایزی بوده و موفقیت هر عکس در گرو چگونگی بیان، جایگذاری و اتصال همین نشانههاست.
ارتباط بین تاریخ و فرهنگ هر کشور درونبسته است، لذا هرچه عکس در برانگیختن عواطف بیننده و نحوه تلقی نشانههای تصویری در ذهن مخاطب موفقتر عمل کند، میزان اثربخشی و قدرت عکس نیز بیشتر میشود. کم نیستند تصاویری که در ارتباط بخشی گذشته و حال پرقدرت ظاهر شدهاند، اینگونه کشف و تشریح پاسخی برای سؤالهای ذیل میتواند معیار خوبی برای سنجش موفقیت در رابطه با ثبت فرهنگ تاریخی و اسطورهای یک ملت باشد:
۱. قهرمانان و دشمنان یک ملت که هستند؟
۲. علل و مبنای شهرت و نفرت آنها چیستند؟
۳. آنها چه چیزی را درباره آن فرهنگ بیان میدارند؟
۴. راهکار ثبت و نمایش موفق آنها چیست؟
در همینراستا، یکی دیگر از زوایای زیبای ثبت فرهنگ تاریخی و اسطورهای یک ملت ثبت سلسله زمانی تغییرات و تحولات آن است.
با ورود اولین دوربین به کشورما در زمان ناصرالدینشاه ثبت مستند رویدادها و سیر زندگی مردم کشور ما میسر شد. حال با مرور این عکسها میتوان شاهد تغییرات همهجانبه فرهنگی، اجتماعی، تاریخی و اسطورهای باشیم که از نحوه پوشش مردم تا آیینها، رسوم، سنتها و اندیشهها رسوخ کرده است.
غذاهای چینی در رستورانهای سراسر جهان سرو میشوند- عکس: Chinese Restaurant
غذا و آداب غذایی
غذا بخش مهمی از فرهنگ منطقهای یک ملت را شکل میدهد. فرهنگ غذایی هر منطقه جذابیتها و زیباییهای خود را داشته و بسته به ویژگیهای جغرافیایی، تاریخی، آبوهوایی و عناصر تأثیرگذار دیگر است. پیوند حسی غذا با فرهنگ یک ملت، نحوه پخت و سرو آن و کیفیت، کمیت و نوع مواد اولیه مورد استفاده بخشی از زیباییهای تصویری در نمایش فرهنگ مردم یک منطقهاند.
عکاسی از فرهنگ غذایی یک جامعه ضرورتها و جزئیات مختص بخود را دارند، لیکن سه عنصر اساسی “کیفیت و جهت نور، بازی رنگها و بافت مواد” نقش کلیدی در نحوه ارائه تصاویر ارائهشده و دنباله فرهنگی آنها دارند. عکسها از فرهنگ غذایی یک ملت نباید پاسخی به سؤال “آنها چه میخوردند؟” باشد، بلکه باید جزئیاتی همچون مزه و بو را نیز در چارچوب عکس منتقل کرد.
لازم است مؤلفههای زمان، مکان و فرهنگ عمومی مردم را با استفاده از عناصر مرتبط محیطی در زمینه تصویر دخیل کرد تا اتمسفر و فضای سوژه نیز در ذهن مخاطب لمس شوند. سفرههای محلی، مواد اولیه، ابزار آشپزی، نحوه پخت، ادویهها (رنگها) و سایر عناصر مرتبط نقش بیبدیلی در نحوه و کیفیت تأثیرگذاری عکس بر ذهن بیننده دارند و غفلت از آنها در واقع غفلت از فرهنگ غذایی منحصر به یک منطقه است.
سخن آخر
عکاسی از فرهنگهای مختلف دامنهای به گستره کره زمین دارد. شاید مرز بین این ژانر با ژانرهای مشابه در حوزه عکاسی مستند ملموس نباشد، هرچند ضرورتی هم به خطکشیهای دقیق بین ژانرهای مختلف نیست. چراکه نمیتوان یک ژانر را محدود کرد، لذا اهمیت ژانرهای مختلف در نحوه بهرهبرداری عکاس و تلقی ذهنی و ادراکی مخاطب است.
عکاسی در حوزه فرهنگ زوایای متعددی دارد که هرکدام میتوانند جذابیتهای خود را داشته باشند، ولی باید توجه داشت تنوع فرهنگها در سراسر جهان از طرفی جذابیتهای هنری و از طرف دیگر محدودیتهای خاص خود را دارد.بهطورکلی عکاس موفق پژوهشگر موفقی هم خواهد بود، چراکه اسلوب فعالیت در حوزههای مستند نیازمند شناخت، دقت، ظرافت و درک سوژه و چگونگی مواجهه با آن میباشد.